انجمن بازاریابان آمریکا، تعریف ساده و کاملی به شرح زیر از بازاریابی ارائه دیتا است :
»بازاریابی به گردآور فعالیتهایی از تجارت اطلاق میشود که جریان اجناس یا خدمات را از تولیدکننده لغایت مصرفکننده پایانی هدایت مینماید «
لغت مارکتینگ (Marketing) در زبان انگلیسی به معنای بازار رساندن یا کلیه عملیاتی است که در فاصله فرآوری الی مصرف باعث تسریع جریان انتقال کالا یا تسهیل فروش شود. به همین دلیل اخیراً در نزاکت بازرگانی رایج در کشور ما از عبارت «از فرآوری لغایت مصرف» یا «از فرآوری به مصرف» برای نشانه دادن آسانی و سرعت در کار پخش و فروش و حذف واسطهها کاربرد میشود .
بازاریابی نیازهای مشتری را تعیین میکند، کالاهایی که این نیاز را برآورده میسازند سفارش میدهد و یک سیستم حامی را برای جلب خوشنودی خاطر مشتری به خدمت میگیرد. در یک سازمان، تقسیم بازاریابی نقش سخنگوی مشتریان را به عهده دارد . ریشهی بازاریابی نوین به اوایل دههی شصت میلادی بر میگردد. تا قبل متعلق به اکثریت قابل ملاحظهای از کمپانیهای غربی «تولید محور» بودند. تمرکز آنها بر فرآوری کالاهای هر چه مرغوبتر بود. وقتی کالاهای فرآوری شده در انبارها جمع میشدند، آن وقت بود که به فکر فروش آنها در بازار میافتادند. سخت وقتی پیدا میشد که بازار علاقهمند به خرید آن گونه ها نبود. در این چهره ساخت گونه ها کماکان پیوسته مییافت و امید بر این بود که دیر یا زود بازار به هر دلیلی نسبت به خرید آن رغبت پیدا کند !
کم مختصر تغییر نگرشی به وجود آمد. کمپانیها دریافتند که به جای تمرکز بر روی تولید، میبایست «بازار محور» و به دنبال جلب خوشنودی مشتری باشند. اینگونه بود که ارزش بازاریابی هویدا شد. در دههی هشتاد، بازاریابی به رسمیت شناخته شد و تقریباً کل کمپانیها آغاز به تغییر تمرکز خویش از تولید به سمت بازاریابی نمودند. به گونهای که در اواخر دههی هشتاد، بازاریابی جای اخص خویش را بازیافته بود و اهمیتش بیش از هر سررسید دیگری فهم میشد . کمپانیها با غرور اعلام میکردند که «بازار محور» شدهاند. بودجه این بخش افزایش یافت و مدیران بزرگتر بازاریابی به عضویت هیئت مدیره بسیاری از کمپانیها درآمدند. بازاریابی در ایران به چه معناست؟ همین در کانون توجه پیمان دریافت بازاریابی مایه رشد و شکوفا شدن آن نیز شد .
هم اکنون بازاریابی در دانش تجارت پیشرفته به معنی طیف وسیعی از فعالیتهای تحقیقاتی، طراحی تولید، تدارکات، تولید، فروش، بیمه، مهار کیفیت، بستهبندی، خدمات بعد از فروش و. است به طوری که پخش و انتقال کالا به مصرفکنندگان بعید و کم و بیش را تسهیل نماید .
بنابراین برخلاف تصور بعضی از افراد، بازاریابی «تنها» به معنی کوششهای دوره ای و اختصار مدت برای فروش کالاها و کالاهای فروش نرفته یا بنجل نیست !
بازاریابی در درستی مجموعهای از فعالیتهای تولیدی و توزیعی و تجاری است که کالاها را سریعتر و سادهتر به دست مصرف کننده نهایی برساند.
درباره این سایت